كتاب هنر ايران باستان
هنر و صنعت در ايران باستان به شناخت پديدارهاي مادي فرهنگي و شيوهٔ معماري و هنري ايرانيان و انواع دست بافتها و دست ساختهاي ايران و تحولات آن در ايران باستان اختصاص داده شدهاست. صنايع فلزي شواهد و مدارك باستانشناسي اين نكته را تأييد ميكند كه شمال و مركز ايران جزو قديميترين مراكز صنايع فلزكاري جهان بودهاست. مشخص است كه بشر تنها در سرزميني ميتوانست به سودمندي فلز پي ببرد كه در آن فلزات و كانيهاي آنها وجود داشتهباشد. ايران از لحاظ طبيعي داراي ذخاير بزرگي از كانيهاست. رشته كوههايي كه از توروس در تركيه تا كرانههاي جنوبي درياي مازندران كشيده ميشد سرشار از انواع كانيها و سوخت بود و دانش فلزكاري از آنجا به مراكز ديگر در آسيا، افريقا و اروپا گسترش يافت.[۱] مس در اوايل هزارهٔ چهارم پيش از مسيح، مس مصرف عمومي يافت و براي ساختن پيكان، درفش، سنجاق جامه و جواهرات آنرا چكش كاري ميكردند ولي در نيمهٔ دوم هزارهٔ مزبور تغيير قابل ملاحظهاي در تكنولوژي فلزات پديد آمد. در اين دوره مس را با گداختن آن از كاني جدا كرده و به اشكال مختلف ميريختند. اسناد آشوري دلالت دارد به اينكه ايرانيان سنگ مس گوگردي خود را در كورههايي به ارتفاع ۲ متر تشويه ميكردند در صورتي كه احياي آن در كورههاي هوايي كوچك كه قطر دهنهٔ آن در حدود ۲۲ و ارتفاع آن ۴۵ سانتيمتر بوده، انجام ميشد. در نزديكي انارك چند كورهٔ گداز مس ماقبل تاريخ در حاليكه در داخل بعضي از اين كورهها هنوز بقاياي مس و سرباره باقي ماندهبود، كشف شدهاست.
كتاب هنر ايران باستان
هنر و صنعت در ايران باستان به شناخت پديدارهاي مادي فرهنگي و شيوهٔ معماري و هنري ايرانيان و انواع دست بافتها و دست ساختهاي ايران و تحولات آن در ايران باستان اختصاص داده شدهاست. صنايع فلزي شواهد و مدارك باستانشناسي اين نكته را تأييد ميكند كه شمال و مركز ايران جزو قديميترين مراكز صنايع فلزكاري جهان بودهاست. مشخص است كه بشر تنها در سرزميني ميتوانست به سودمندي فلز پي ببرد كه در آن فلزات و كانيهاي آنها وجود داشتهباشد. ايران از لحاظ طبيعي داراي ذخاير بزرگي از كانيهاست. رشته كوههايي كه از توروس در تركيه تا كرانههاي جنوبي درياي مازندران كشيده ميشد سرشار از انواع كانيها و سوخت بود و دانش فلزكاري از آنجا به مراكز ديگر در آسيا، افريقا و اروپا گسترش يافت.[۱] مس در اوايل هزارهٔ چهارم پيش از مسيح، مس مصرف عمومي يافت و براي ساختن پيكان، درفش، سنجاق جامه و جواهرات آنرا چكش كاري ميكردند ولي در نيمهٔ دوم هزارهٔ مزبور تغيير قابل ملاحظهاي در تكنولوژي فلزات پديد آمد. در اين دوره مس را با گداختن آن از كاني جدا كرده و به اشكال مختلف ميريختند. اسناد آشوري دلالت دارد به اينكه ايرانيان سنگ مس گوگردي خود را در كورههايي به ارتفاع ۲ متر تشويه ميكردند در صورتي كه احياي آن در كورههاي هوايي كوچك كه قطر دهنهٔ آن در حدود ۲۲ و ارتفاع آن ۴۵ سانتيمتر بوده، انجام ميشد. در نزديكي انارك چند كورهٔ گداز مس ماقبل تاريخ در حاليكه در داخل بعضي از اين كورهها هنوز بقاياي مس و سرباره باقي ماندهبود، كشف شدهاست.